پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۰۳

سمعك

فلز آلومينيوم داري تركيباتي انعطاف پذير است كه به صورت سنگ معدن يافت ميشود

۱۵ بازديد

الگوهاي اديوگرام و توابع شدت – نهفتگي ABRرديابي اينجا اولين پاسخ ABR در شنوندگان طبيعي،      در 10تا  20دسي بلي آستانه شنوايي رديابي اولين پاسخ ABR در افراد با كم شنوايي حسي غالباً در 5 دسي بلي آستانه شنواييزمان نهفتگي به شدت تاخيريافته در سطوح شدتي پائين و كاهش سريع زمان نهفتگي در سطوح شدتي بالا ( به علت درگيري بخشهاي قاعده اي حلزون ) دركم شنوايي هاي حلزوني فركانس بالاتوابع شدت – نهفتگي: CHL درمقابل SHLويژگي پاسخ هاي ABR در CHL:تاخير در زمان نهفتگي موج Iجابه جايي افقي زمان نهفتگي موج V متناسب با ميزان ABG        به همين علت تابع شدت- نهفتگي ABR در اين بيماران داراي شكل طبيعي بوده اما برحسب درجه كم شنوايي انتقالي جابه جا شده است.به علت overlap پاسخ ها، ABR نمي تواند در آستانه هاي 35 دسي بل يا كمتر، براي تمايز كم شنوايي انتقالي ازحسي مورد استفاده قرار گيرد.براي كم شنوايي انتقالي، زمان نهفتگي موج V به عنوان تابعي از آستانه ABR تغيير نمي كند، درحاليكه در كم شنوايي حسي زمان نهفتگي موج V تابعي از درجه كم شنوايي است.با استفاده از آستانه ABR و ميزان جابه جايي افقي امواج ميتوان بين كم شنوايي انتقالي از حسي تمايز قائل شد.توابع شدت – نهفتگي: شكل كم شنوايي حسيتوابع شدت – نهفتگي شيبدار نسبت به حالت طبيعي از ويژگي هاي كم شنوايي حسي مي باشد.ثابت ماندن ( نسبتاً) زمان نهفتگي بين موجي V- I جا به جايي اندك زمان نهفتگي، به علت طولاني تر شدن زمان نهفتگي موج I (در افت هاي حسي فركانس بالا ) دو مكانيسم احتمالي : ركروتمنت و cochlear travel timeاشكال و الگوهاي غيرطبيعي ABRناهنجاري در زمان نهفتگي مطلق:تاخير در موج I  و امواج بعدي ( شايعترين نوع و بيشتر نشاندهنده اختلال سيستم شنوايي محيطي )افزايش مختصر در زمان نهفتگي موج I  ( نشاندهنده آسيب شنوايي حسي فركانس بالا )عدم وجود موجI  در افت هاي حسي متوسط تا شديد ( بيش از 50 دسي بل و در محدوده 1000 تا 4000 هرتز)تاخير بارزو اساسي در زمان نهفتگي مطلق موج I  در افت هاي انتقالي و آميختهناهنجاري در زمان نهفتگي هاي بين موجي (نسبي) :افزايش مختصرزمان نهفتگي بين موجي V-I  (شكل B)تاخير در زمان نهفتگي بين موجي  III-I  و V-I  (شكلC )افزايش  فاصله بين موجي V – III (شكل D)فواصل بين موجي غيرطبيعي و مورفولوژي ضعيف امواج (شكل E )عدم وجود موج V (شكل F) وجود موج I  طبيعي بدون وجود ساير اموج (شكل G)عدم پاسخ ABR اشكال و الگوهاي غيرطبيعي ABR

منبع:

https://tehransafir.com/

۱۳ بازديد

كم شنوايي انتقاليتفسير نتايج ABR در بيماران سايت با شنوايي نامتقارن وكم شنوايي آميخته در گوش ضعيف تر، اگرتنها براساس زمان نهفتگي مطلق موج V باشد، بسيار چالش زاست. هردو كم شنوايي انتقالي و رتروكوكلئار عموماً باعثايجاد تاخير در زمان نهفتگي موج V مي گردند اما مقادير زمان نهفتگي هاي بين موجي  نسبتاً مستقل ازكم شنوايي انتقالي يا حسي مي باشند.اثر درجه و شكل كم شنواييكم شنوايي حسي فركانس پائين: ارزيابي ايميتانس در تمايز بين كم شنوايي حسي عصبي فركانس پائين از كم شنوايي هاي انتقالي ويا آميخته بسيار موثراست.با محرك كليك، امواج و توابع شدت – زمان نهفتگي ABRعموماً در كم شنوايي هاي حسي فركانس پائين، طبيعي ثبت مي شوند.  كاهش مختصر زمان نهفتگي بين موجي V-I  در اين بيماران، در مقايسه با شنوندگان طبيعي يا افراد كم شنواي با ساير اشكال اديوگرام.اثرات درجه و شيب كم شنواييافزايش زمان نهفتگي موج V با افزايش ميزان كم شنوايي در فركانس 4000 هرتزميزان زمان نهفتگي در كم شنوايي تا افت 60 dBHL ثابت بوده و سپس به طور خطي به ميزان حداكثر 4/0ms  تا افت شنوايي 90 dBHL افزايش مي يابدبيشترين تغيير در زمان نهفتگي، در بيماران با كم شنوايي بيشتر از 70 dBHL زمان نهفتگي  ABR در بيماران با كم شنوايي حسي شيب دار در مقايسه با اشكال اديومتريك flat، نسبتاً بيشتر مي باشد راهنماي تعيين سطح شدتي محرك كليك در ABR تشخيصي مطابق با درجه كم شنوايي ميانگين صوت خالص                               سطح شدتي كليك( براي 1000 ، 2000 و 4000 هرتز)0- 10dBHL                                           70dB nHL   20-39 dBHL                                         80 dB nHL 40-59 dBHL                                         90 dB nHL 60-79 dBHl                                        100 dB nHL Prosser و Arslan شاخص تشخيصي را براي تمايز بين اختلالات حلزوني از وراءحلزوني مطرح نمودند، كه به عنوان ΔV شناخته مي شود.مقادير مثبت ΔV ( بزرگتراز 0Δ ) دال بر اختلال وراءحلزوني مي باشد. ( %75 بيماران)براي مقادير ΔV كمتراز0، اطلاعات بيمارمي توانند با سطح اطمينان %95 براي اختلالات حلزوني بررسي  شوند نبود پاسخ در ABR ضرورتاً به معناي deaf  بودن نيست

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9%d9%86/

۸ بازديد

بنابراين،اين نمودارها سطوح واقعي شنوايي را كلينيك سمعك تهران صفير براي نمونه هايي كه در مطالعه ي تيلور و همكارانش شركت كرده بودند نشان مي دهد.(1965) براي كارگران 35 تا 39 ساله با 15 تا 19 سال مواجهه (تماس) سهم پيرگوشي نسبتاً كوچك است و نمودار مركب همچنان « ناچ » ايجاد شده توسط عملكرد NPTS را نشان مي دهد (شكل 38-18) هرچند كارگران 55 تا 59 ساله با 35 تا 39 سال مواجهه با سروصداي شغلي داراي عملكردهاي  NIPTS بزرگتري بودند،سهم پيرگوشي (Presbycusis) در نمودار مركب بزرگتر بوده و مؤلفه ي NIPTS را كاهش مي دهد.بعنوان يك نتيجه،كارگران مسن تر نمي توانند يك ناچ شنوايي سنجي را نشان دهند هرچند كه احتمالاً در مواجهه زياد سروصدا قرار گرفته و احتمالاً يك « ناچ » در نمودارشان براي ساليان زيادي داشته اند.نكته ي مهمي كه بايد هنگام مشاهده نمونه هاي مسن با پيرگوشي قابل ملاحظه به ياد داشته باشيد اين است كه تنها بدليل اينكه آنها يك ناچ (شكاف) در نمودار شنوايي خود ندارند،بدين معنا نيست كه آنها يك NIHL را حفظ نكرده اند.حالت عكس هم صدق مي كند : بعضي از بيماران ناچ هايي در نمودار شنوايي خود خواهند داشت ولو اينكه در مواجهه با سروصدا قرار نگرفته باشند.بنابراين حضور يا عدم حضور يك « ناچ » منحصراً نمي تواند براي تشخيص NIHL بكار برده شود.(آكادمي جراحي حلق و بيني – سروگردن آمريكا 1998).
خصوصيات كاهش شنوايي ناشي از سروصداي شغلي (حرفه اي) :دانشكده پزشكي محيطي و شغلي آمريكا،بيانيه ي مختصري جهت كمك به پزشكان حرفه اي براي تشخيص افتراقي مواجهه با سروصداي شغلي بعنوان يك عامل بالقوه در كاهش شنوايي بيمار منتشر كردند.(American College of  Occupational and Environmental Medicine, 2003, p.579)هرچند كه كار شنوايي شناسان تشخيص پزشكي نمي باشد اما بي شك در حيطه ي وظايف شنوايي شناسي ارائه ي نظرات كارشناسانه در مورد اينكه آيا مواجهه زياد با سروصداي محل كار بايد بعنوان يك عامل ممكن براي يك كاهش شنوايي در نظر گرفته شود 

منبع:

https://tehransafir.com/

۶ بازديد

- هميشه سلول هاي مويي گوش داخلي اين لينك تحت تأثيرات حسي – عصبي قرار دارند.- بخاطر اينكه اغلب مواجهه هاي با سروصداي متقارن هستند كاهش شنوايي دوطرفه مي باشد.- اولين علامت كاهش شنوايي ناشي از مواجهه با سروصدا « ناچ يا شكاف » در نمودار شنوايي در فركانس 3000 ، 4000 و 6000 هرتز به همراه بازسازي در Hz8000 مي باشد.محل دقيق ناچ (شكاف) به فاكتورهاي متعددي از جمله فركانس سروصداي مخرب و طول مجراي گوش دارد. بنابراين در كاهش شنوايي ناشي از سروصداي اوليه،ميانگين حد آستانه در 500 ، 1000 و Hz 2000 نسبت به ميانگين در 3000 ، 4000 و 6000 هرتز بهتر بوده و سطح شنوايي در Hz8000 معمولاً نسبت به بخش عميق تر ناچ بهتر مي باشد. اين «ناچ» با كاهش شنوايي مرتبط با پيري كه باعث ايجاد كاهش شنوايي فركانس بالا مي شود، اما در يك الگوي شيب دار و بدون بازسازي در Hz8000 در تضاد مي باشد. مواجهه با سروصدا به تنهايي نمي تواند  كاهش بزرگتر از dB 75 در فركانس هاي بالا و dB  40 در فركانس هاي پايين ايجاد نمايد.بنابراين افراد با كاهش هاي مرتبط با پيري احتمالاً داراي سطوح آستانه ي شنوايي بيش از اين مقادير مي باشند.- سرعت (نرخ) كاهش شنوايي بعنوان يك نتيجه ي مواجهه هميشگي با سروصدا در طول مواجهه ي 10 تا 15 سال اول بالاترين مقدار را دارد و با افزايش آستانه ي شنوايي كاهش مي يابد اين موضوع در تضاد با كاهش مرتبط با پيري بوده كه در طول زمان شتاب مي گيرد.  شكل 18-4

- بعضي از شواهد علمي اشاره مي كنند كه گوش هايي كه در گذشته در معرض سروصدا بوده براي مواجهه با سروصداي آينده حساس نيستند و اينكه كاهش شنوايي ناشي از سروصدا هنگاميكه مواجهه ناپيوسته باشد،پيشرفت نمي كند.(در بيش از آنچه كه از افزايش تغييرات آستانه مرتبط با پيري انتظار مي رود).

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%db%8c%d9%88%d9%86%db%8c%d8%aa%d8%b1%d9%88%d9%86/

۶ بازديد

اين اعداد وارقام با گزارشاتي كه نشان مي دهد كليك كنيد بيش از 70 ميليون آمريكايي، داراي بيش از 258 ميليون اسلحه هستند مطابقت دارد.(National Research Council 2005)اعداد و ارقام مؤسسه ملي تحقيقات تنها شامل آمار مالكيت «گزارش شده» است و در حقيقت تعداد واقعي بسيار بيشتر از اين ها مي باشد.4) كارگران كارخانجات پرسروصدا كه در ورزش تيراندازي شركت مي كنند احتمالاً دچار كاهش هاي شنوايي افزوده اي بعلت سروصداي شليك اسلحه مي شوند كه اين علاوه بر كاهشي است كه بخاطر مواجهه ي شغلي متحمل مي گردند.5) -خلاصه:6) مواجهه (تماس) با سروصداي زياد در محل كار و يا در طول فعاليت هاي تفريحي يك عامل اصلي NIHL در ايالات متحده مي باشد. مواجهه ها در سطوح پايين و يا براي مدت نسبتاً كوتاه، تنها موجب كاهش شنوايي موقتي مي گردد.اين كاهش ها اغلب با علائمي چون احساس پُري، وزوز گوش و صداي صحبت كردن مبهم همراه بوده و طي چند دقيقه يا چند ساعت بازسازي مي شود.7) در سطوح بالاتر و يا براي مدت زمان طولاني تر، سروصدا مي تواند سبب كاهش شنوايي دائمي گردد. اين كاهش ها از نقطه ي kHz 4 ي شروع مي شود و با مواجهه پيوسته تا بيش از تقريباً ده سال اول افزايش يافته و سپس ثابت مي شود. هرچند كه سروصدا باعث ناشنوايي كامل نمي شود اما مي تواند در مشكلات شنوايي مردم ايالات متحده با افزايش سن و تحمل كاهش هاي اضافي ناشي از پيرگوشي سهم قابل توجهي داشته باشد.8) عامل خطرآفرين ويژه مواجهه با صداهاي فوق العاده زياد مي باشد مثل گزارش در مورد يك اسلحه گرم با كاليبر بالا كه مي تواند تروماي صوتي (اكوستيك) ايجاد نمايد.ميليون ها آمريكايي كه تفنگ دارند و با آن شليك مي كنند در خطر تروماي اكوستيك هستند مگر اينكه اقدامات حفاظتي براي گوش خود در حين فعاليت هاي تيراندازي انجام دهند.9) موضوع مهم اين است كه NIHL بوسيله دوري از مواجهه زياد با سروصداي خطرناك در صورت امكان و همچنين استفاده از محافظ هاي شنوايي در صورت لزوم قابل مهار و جلوگيري مي باشد.10) مشاوره با بيماراني كه احتمالاً در خطر براي NIHL هستند يك مسئوليت كليدي براي اديولوژيست ها بوده و اين فصل براي ارائه مطالب مفيد جهت انجام چنين هدفي بيان شده است

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%da%a9%db%8c/

۷ بازديد

1) اسلحه هاي گرم مي توانند منجر به اينجا را كليك كنيد تروماي اكوستيك شوند.اغلب اسلحه هاي گرم براي گوش هاي بدون محافظ سطوح ايمپالسي اي توليد مي كنند كه از سطوح ايمن مواجهه با سروصدا تجاوز مي كند.در يك بررسي كاهش شنوايي ناشي از تيراندازي Riffle  و Johnson (1982) قدرت شنوايي بدتري در مردان تيرانداز در مقابل مردان غيرتيرانداز يافتند، اما تفاوتي در نمونه هاي زنان وجود نداشت. آنها اين تفاوت را چنين تفسير كردند كه زنان تيرانداز بيشتر با تفنگ هاي با كاليبر كم شليك مي كنند در حاليكه مردان تمايل به تفنگ هاي با كاليبر بالا دارند. يك مطالعه اوليه در مورد سطوح شنوايي نمونه هاي تطبيقي سني و جنسي و نمونه هاي كنترل (Taylor & Williams, 1960) سطوح شنوايي 103 تيرانداز و شكارچي را با 21 پزشك كه در مواجهه با سروصداي تيراندازي قرار نگرفته بودند مقايسه كرده است.براي تمام گروه هاي مسن مشاهده شد كه شكارچيان داراي شنوايي بدتري نسبت به گروه كنترل براي تمام فركانس هاي kHz 8-3 بودند. علاوه بر اين سطوح شنوايي در گوش چپ بطور قابل توجهي بدتر از گوش راست بود.شكل 9-18 سطوح متوسط شنوايي را براي گوش چپ شكارچيان و نمونه هاي كنترل بين 49-40 سال نشان مي دهد.هرچند كه هردو گروه يك « شكاف يا ناچ » را در اديوگرام در kHz 6 را نشان مي دهند اما سطوح متوسط شنوايي شكارچيان در 3 ، 4 و 6 كيلوهرتز (kHz) در حدود dB 35 بدتر از نمونه هاي كنترل بود.2) تقريباً تمام مطالعات كاهش شنوايي در گروه هاي شكارچيان يك الگوي نامتقارن از كاهش شنوايي با آستانه هايي براي گوش دگرسو (مقابل) نسبت به موقعيت اسلحه كه در حدود dB 15 براي محرك هاي فركانس بالا (kHz8-3) نسبت به گوش هم سو با اسلحه ضعيف تر است و تا dB30 براي تيراندازي هاي متوالي افزايش مي يابد را نشان مي دهد. اين امر به اين دليل است كه سر يك سايه ي صوتي (اكوستيك) براي گوشي كه به اسلحه نزديكتر است ايجاد مي كند. يك شكارچي در حالت شليك يك تفنگ كه بر روي شانه راست تكيه داده شده سر را براي مشاهده ي اسلحه به سمت راست كج خواهد كرد كه باعث مي شود گوش چپ بطور بارزتر و واضح تري در برابر منبع صداي برخاسته از انتهاي لوله ي تفنگ قرار بگيرد.3) بسياري از بيماران شما داراي يك تاريخچه ي تيراندازي هستند.بررسي هاي انجام شده در رابطه با شكار و تيراندازي در ميان كارگران صنعتي نشان داد كه حداقل %50 از كارگران مرد گاه به گاه درگير فعاليت هاي تيراندازي هستند. در يك مطالعه گروهي - مقطعي از استفاده ي تفريحي از اسلحه در ساكنين Beaver Dam در ويسكونين تاريخچه ي مثبتي براي شكار و تيراندازي به هدف در %75 از مردان و %11 از زنان ساكن منطقه بدست آمد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9%d9%86/

۱۲ بازديد

فوايد استفاده ازتقويت كننده، كاشت حلزون وشركت خريد سمعك زيمنس دربرنامه توانبخشي شنوايي بوسيله موارد زير مشخص مي شود: 1)بهبود ارتباط 2)كاهش اثرات عاطفي منفي 3)قابليت افزايش درآمد 4)بهبود روابط بين فردي 5)كاهش برگشت دادن سمعك 6)افزايش كلي كيفيت زندگي؛ وازنياز به فراهم كردن خدمات مديريتي كم شنوايي براي تمام سنين حمايت مي كند. اين فوايد براهميت آموزش عمومي دررابطه با خدمات وتجهيزات موجود وهم چنين ترويج نياز به توسعه مداوم ارزيابي وروش هاي درماني مناسب وفراهم كردن خدمات ويژه هرفرد، تاكيد مي كند. تجهيزات پروتزيسمعكدربين گزينه هاي مديريت كم شنوايي زماني كه تجهيزات پروتزي مطلوب باشند، اولين گزينه مورد توجه، استفاده ازسمعك مي باشد. بااين حال ميزان پذيرش واستفاده ازسمعك به طورحيرت آوري اندك است. دربين بزرگسالان با آسيب شنوايي، كمتراز 1/4 آنها داراي سمعك هستند وتعداد خيلي كمتري نيزبه طورمنظم ازسمعك شان استفاده مي كنند. علاوه براين، بيش از80% همه تجهيزات شنوايي متعلق به بزرگسالان 65 ساله وبالاتر مي باشند ومتوسط سن كاربران جديد سمعك 70 سال مي باشد.اگرچه اكثران كاربران سمعك بيان مي كنند كه ازسمعك شان راضي هستند اما بيشتربزرگسالان كم شنوا، هم چنان به مخالفت دراستفاده ازسمعك ادامه مي دهند. تركيبي ازعوامل، كارايي تقويت كننده راتحت تاثير قرارمي دهند. بزرگسالان بيان مي كنند كه احساس خودشان ازكاهش حساسيت شنوايي، معمول ترين علت خريداري سمعك مي باشد. به طورمعمول افرادي كه پيشنهادات براي استفاده ازتقويت كننده رانمي پذيرند، هنوزباورنكرده اند كه كم شنوايي آنها به اندازه اي شديدشده كه آنها بايد ازسمعك استفاده كنند. عامل ديگري كه روي كاربرد سمعك تاثير مي گذارد، حمايت اجتماعي مي باشد؛ عواملي چون تشويق ازطرف همسر، خانواده، پزشك واديولوژيست به طورقوي روي پذيرش تقويت كننده تاثير مي گذارند. درمقابل، بارمالي وننگ وابسته به استفاده ازسمعك ازعواملي هستند كه اغلب به عنوان موانع كاربرد سمعك ذكرمي شوند. بااين حال، گزارشات اخير پيشنهاد مي كنند كه هزينه ممكن است نسبت به عوامل مربوط به شخصيت، سلامت وآمارگيري ازاهميت كمتري برخوردار باشد. دريك مطالعه اخيرانجام شده درسوئد به اين نتيجه دست يافتند كه درافرادمسني كه كانديد مناسبي براي استفاده ازسمعك بودند وسمعك به طوررايگان دراختيار آنها قرارمي گرفت، تنها 6% آنها به مزيت اين پيشنهاد توجه كردند. با مطالعه روي افرادي كه سمعك را ننگ مي دانستند، به اين نتيجه رسيدند كه اين عكس العمل هاي منفي نسبت به كاربرد سمعك بيشتردر افراد جوانتر رايج است. تفاوت هاي شخصيتي مثل اعتماد به نفس، برون گرايي واضطراب مي توانند روي درك سمعك به عنوان يك عيب تاثير داشته باشند.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-

۱۱ بازديد

x ممكن است همراه با كاهش شنوايي كليك كنيد و سالخوردگي حساسيت¬هاي ديگري را نيز نشان دهد. وي با توجه به مشاهده ساير افرادي كه همانند او داراي مشكل شنوايي هستند درك خواهد كرد كه عدم استفاده از سمعك ممكن است وضعيت او را بدتر كند. به منظور آماده كردن آقاي x براي پذيرش اين وسيله ابتدا مي¬بايست اطلاعات اساسي در خصوص چگونگي مكانيسم شنوايي و ارتباط آن با عملكردهاي ذهني و ديگر موارد ذهني به او ارائه گردد. نگاره¬هاي شنوايي به خوبي مي¬توانند به رفع نگراني وي در مورد وضعيت ذهني يا فيزيكي او بسيار كمك كننده باشند. آقاي x بايد بداند كه مي¬تواند در برخي شرايط (مانند صحبت با صداي متوسط يا بلند) به خوبي بشنود. او بايد بداند كه مي¬تواند هميشه صداها را بشنود حتي اگر هميشه قادر به درك آنها نباشد. بر مبناي هريك از اين تجارب وي مي¬تواند نتيجه بگيرد كه شنوايي-اش خوب است. انجام مشاوره¬هاي مناسب كه با ارائه اطلاعات اساسي به آقاي X در خصوص كاهش جزئي قابليت شنوايي وي در مكان¬هاي شلوغ آغاز مي¬گردد. همچنين ارائه نگاره¬هاي مطلوب در محدوده¬هاي گفتاري معين براي وي مي¬تواند كمك كننده باشد. تصوير 2-8 يك همچنين تصويري را نشان مي¬دهد. همپوشاني عمودي مي¬تواند با حركت به بالا صحبت ملايم¬تر را نشان دهد. آقاي X مي¬تواند همچنين اين اطمينان را در متخصصين ايجاد نمايد اگر علل نسبت داده شده به مكانيسم شنوايي¬اش را به درستي درك نمايد. چنين شرايطي عبارتند از: شنيدن صدا از اتاق ديگر، شنيدن صداي فردي كه به آرامي صحبت مي¬كند و گوش دادن به صدا در شرايط گفتاري مختلف. مزيت تقويت صدا مي¬تواند توسط ليستي از كلمات در حضور و يا عدم حضور سمعك به آقاي X نشان داده شود. نشان دادن سمعك مي¬تواند بواسطه يك BTE بصورت موقتي و يا يك ITE/ITC كه كوچك هستند انجام مي¬پذيرد و بر ترس افراد از داشتن سمعك¬هاي بزرگ غلبه نمايد. هيچ نيازي براي تجويز سمعك در اندازه¬هاي بزرگ وجود ندارد و منفعت، قابليت و شكل آن نبايد حس بدي را در بيمار ايجاد سازد. آقاي X از اينكه شنوايي¬اش كاهش يافته احساس گناه كند و يا آنكه خجالت بكشد.. در ذهن آقاي X پذيرفتن اينكه كم¬شنوا شده ممكن است خجالت¬آور باشد و يا اينكه فكر كند در برقراري ارتباط با مشكلاتي روبرو خواهد بود. ارتباط برقرار كردن با افرادي كه داراي مشكل شنوايي هستند به آقاي X در پذيرش شخصيت خود به عنوان يك فرد كم¬شنوا كمك كننده خواهد بود. چنين ارتباطي مي¬تواند درك وي را نسبت به كاهش شنوايي و عدم عيب¬جويي از خودش بالا ببرد. 3- نارضايتي نسبت به تلاش كردن براي پذيرش سمعك و يا ديگر فعاليت¬هاي توانبخشي:آقاي X مي¬تواند آگاهي يابد كه داراي كاهش شنوايي است و در برخي وضعيت¬ها ممكن است دچار زحمت گردد، اما با اين وجود نمي¬خواهد كاري براي خودش در اين رابطه انجام دهد. وي معتقد است كه معايب استفاده از سمعك بيشتر از مزاياي آن است. بدين منظور مي¬بايست تغييراتي در افكار آقاي X در خصوص مزايا و معايب استفاده از سمعك بوجود آورد. تاكييد متخصصين مي¬بايست روي درك عقايد آقاي X طي يك روش قابل قبول براي پذيرش سمعك باشد. تنها زماني متخصصين و يا شايد خانم X مي¬توانند به نتايج قابل قبولي دست يابند كه بتوانند اطلاعات و يا پيشنهادات متقاعد كننده¬اي كه منجر به تغيير عقيده وي مي¬گردد را ارائه نمايند. آقاي X معتقد است كه سمعك كمك چنداني نمي¬نمايد كه اين امر شايد بواسطه گفته¬هاي ديگران و يا مشاهدات او نشات گرفته باشد. متخصصين باليني مي¬توانند دلايل قابل قبولي را به وي ارائه نمايند و به او بفهمانند كهذ سمعك¬ها در سال¬هاي آتي وضعيت وي را بهبود خواهند بخشيد.آقاي  X مي¬تواند به طور مختصر از مزاياي سمعك (APHAB) و يا سنجش شنوايي (AHIE) آگاهي يابد. مشاهده امتيازات در اين سنجش مي¬تواند با توجه به تجربه وي بسيار سودمند باشد (رجوع كنيد به بخش 4-1-8) كه در اين رابطه مي¬توان با آقاي X به بحث پرداخت.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%da%a9%db%8c/

۷ بازديد

مشاوره بيمار ناراضينمونه¬هايي وجود دارد كه اينجا را كليك كنيد در آن متخصصين باليني مشاهده مي¬نمايند كه بيمار علي¬رغم دارا بودن آستانه صدا بسيار پايين و مشكل در شنيدن تلاش چنداني در پذيرش سمعك نمي¬نمايند و اظهار نارضايتي مي-نمايند. به عنوان مثال: فرض كنيد آقاي X توسط خانم X به كلينيك شنوايي ارجاع داده شده است. پس از شنيدن اظهارات مشخص گرديد كه آقاي X در شنيدن صداهاي اطراف خود با مشكلاتي روبرو است و به دليل زياد كردن صداي تلويزيون از سوي همسايه¬ها توبيخ شده است. وي مي¬گويد كه قادر به شنيدن صداي افراد است اما صداي افرادي كه به¬طور واضح صحبت نمي¬كنند را نمي¬شنود. او صداهاي تلويزيون را به درستي نمي¬شنود و از همسرش براي درك آنها كمك مي¬گيرد. متخصصان باليني چه كاري را مي¬بايست در مرحله بعدب براي اوو انجام دهند؟ (با فرض اينكه نگاره شنوايي تهيه شده است). هر تلاشي براي بررسي وضعيت پذيرش سمعك متناسب با درجه مشكل شنوايي آقاي X معنادار مي¬باشد  زيرا وي آگاهي نداشته كه مشكل شنوايي دارد. از نظر آقاي X متخصص باليني تنها شخصي بود كه با آن صحبت مي¬كرد و بقيه صداها واضح نبوده است. اما استفاده از سمعك فرصت¬هايي را در سراسر زندگي برايش ايجاد خواهد نمود. آقاي X دلايلي براي نارضايتي خويشپدر استفاده از سمعك دارد مگر آنكه متخصصين باليني دلايل آن را پيدا نمايند كه دستيابي به اين دلايل تنها بواسطه شخص بيمار امكان پذير مي¬باشد. موانع موجود در اين رابطه از سه نوع اصلي مي¬باشند.خلاصه (چكيده): موانع بالقوه در استفاده از سمعك¬ها1- اعتقاد به نداشتن مشكل شنوايي و يا دارا بودن مشكلات بسيار جزئي2- چشم¬پوشي از مشكلات شنوايي3- نسبت دادن كاهش شنوايي به افزايش سن، صلاحيت اجتماعي كم و يا اختلالات ذهني4- عقيده بر اينكه سمعك¬ها، مزايا و كيفيت صداي ضعيفي را ارائه خواهند نمود5- پذيرش انفعالي اين موضوع كه كاهش شنوايي، معلوليت يا نقص به دنبال افزايش سن ظاهر مي¬گردند6- نسبت دادن مشكلات به فعاليت ديگران7- تقويت عقايد فوق از سوي دوستان، خويشاوندان و يا متخصصان سلامتي8- وجود مشكلات كوچك9- دارا بودن شناخت و آگاهي اندك10- ديگر مشكلات سلامتي11- هزينهماليخاطر  نشان مي¬¬شود كه براي 6 مورد نخست، نتايج به خوبي مشهود مي¬باشد. بطور تجربي، 5 مورد نخست در خصوص شخصي كه از سمعك استفاده مي¬كند نسبت به فردي هيچ تلاشي براي استفاده از خود نشان نمي¬دهد.1- بي¬ميلي به دليل عدم آگاهي:آقاي X اطلاعي نداشت كه نسبت به ديگران به سختي مي¬شنود و نياز دارد كه نسبت به سايرين تلويزيون را با صداي بلندتري بشنود. اين شايد ساده ترين اما غيرمعقول¬ترين مورد براي متخصصان باليني باشد. در زير برخي روش¬هايي كه متخصصين باليني مي¬توانند به واسطه آنها به آقاي X در آگاه نمودن وي از مشكلش كمك نمايند اشاره شده است.متخصصين باليني مي¬توانند نگاره شنوايي آقاي X را به او نشان دهند و آن را برايش تشريح نمايند.متخصصين مي¬توانند وي را تشويق به صحبت در زماني نمايند كه نسبت به درك گفتگوي اطرافيانش آزرده مي¬شود. سپس اين آزرده خاطري را كه بواسطه متوجه نشدن گفتگوها مشخص شده است را به فرد ديگري نسبت دهند.متخصصين مي¬توانند ناتواني آقاي X را بوسيله تكرار كلماتي كه خودش بيان مي¬نمايد و در سطحي كه خانم x و هر فرد ديگري با شنوايي نرمال بخوبي بشنود به او نشان دهند.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9%d9%86/

۱۱ بازديد

1   سمعك هاي متصل به استخوان(BAHA)سمعك هاي اطلاعات بيشتر باها بسياري از معايب سمعك هاي انتقال استخواني را ندارد.همانند سمعك هاي انتقال استخواني،خروجي  باها نيز، ارتعاش مكانيكي است اما اين ارتعاش را بوسيله ي يك پيچ تيتانيومي جاگذاري شده در ماستوئيد، به جمجمه انتقال مي دهد. بدليل آنكه جنس آن تيتانيومي است،پيچ به استخوان، مجتمع(به معناي ساده تر قرار داده مي شود) مي شود.همانطور كه در شكل16.6 نشان داده شده است،سمعك شامل ويبراتوري است كه به يك سرنيزه پلاستيكي جاگذاري شده در يك پايه ي جناحي تيتانيوم،متصل است كه از طريق پوست عبور مي كند وبه انتهاي خارجي پيچ ثابت تيتانيومي متصل شده است.ارتباط مستقيم از راه پوست مربوط به پيوند زير پوستي است.با شيوع خيلي كم مشكلات مربوط به نفوذ كردن وسوراخ كردن پوست،پديد مي آيد.جراحي مورد نياز براي فيت كردن سمعك نسبتا كوچك است:معمولا تحت بيهوشي موضعي وبراساس مباني سرپايي،صورت مي گيرد.در بعضي كشورها باها بطور وسيعي جايگزين سمعك هاي انتقالي مرسوم براي بيماراني شده كه نياز دائمي به مرتعش كننده استخوان دارند.مسير مكانيكي مستقيم به سمت جمجمه،ارتعاشات را قادر مي سازد تا موثرتر وراحتر،منتقل شوند چون به تراكم و فشرده كردن پوست،نياز ندارند.

BAHA و اتصالالتش براي عبور از طريق پوست به استخوان را نشان مي دهد.اصلاح شده با دستور سيستم پزشكي انتيفيك. با استفاده از سمعك انتقال استخواني مرسوم،همه ي حركت ارتعاشي مبدل ، بوسيله ي پوست و بافت هاي نرم زير جلدي،جذب مي شود.سيستم هاي باها ، سطح رضايت بخشي از تحريك را براي بيماران داراي آستانه هاي انتقال استخواني(ميانگين فركانس هاي500،1000،2000 و 3000هرتز) بالاي45dB براي سر پوشيده شده با سمعك و بالاي60dBبراي بدن پوشيده با سمعك است.بسياري از مطالعات گزارش داده اند كه بيماران داراي افت شنوايي مناسب و آنهايي كه نياز دائمي به سمعك انتقال استخواني دارند،باها را نسبت به انتقال دهنده استخواني غيركاشتني جايگزين،ترجيح مي دهند.اين مزيت ها،استفاده مي شود خواه دستگاه توانايي تمييز گفتاري نسبت به آنچه كه بوسيله ي سمعك انتقال استخواني بهتري فراهم شده را فراهم مي نمايد. باها بطور مشخص، راحتي فيزيكي بيشتري فراهم مي كند و نسبت به سمعك انتقال استخواني مرسوم،كمتر نمايان است . نسبت موثر بودن باها وسمعك هاي انتقال استخواني، اطمينان بخشي كمتري دارد.بهرحال در افت انتقالي بالاتر بيمار،سمعك باها نسبت به سمعك انتقال هوايي، موثرتر است.

منبع:

https://tehransafir.com/