دوشنبه ۰۳ اردیبهشت ۰۳

سمعك هوشمند

فلز آلومينيوم داري تركيباتي انعطاف پذير است كه به صورت سنگ معدن يافت ميشود

۹ بازديد

سمعك چيست؟سمعك يا (Hearing Aids) ، وسيله اي است الكتريكي كه اصلي ترين و مهم ترين وظايف آن تقويت اصوات ضروري (گفتارها) ، بهبود شنوايي افراد با اختلالات كم شنوايي و حذف صداهاي مزاحم و غير ضروري است.
اين دستگاه اصوات كه شامل گفتار و صداهاي محيط اطراف تجويز سمعك هوشمند مي باشد را دريافت مي كندو پس از تشخيص گفتار، آن را تقويت كرده، پردازش مي كند و سپس به گوش تحويل مي دهد. سيستم شنوايي انسان داراي پيچيدگي هاي زيادي است. لذا تقويت كم شنوايي با يك تقويت كننده ساده امكان پذير نمي باشد و مستلزم استفاده از تكنولوژي هاي پيشرفته پردازشي و عملكردي است. سمعك ها فقط صداها را تقويت نمي كنند، بلكه پردازش هاي متنوعي بر روي اصوات قبل از رسيدن به گوش انجام مي دهند.
درباره سمعك ديجيتالدومين نسل سمعك ها نوع ديجيتالي آن هستند. كه نسبت به آنالوگ پيشرفته تر و كارآمدتر مي باشند. در سمعك هاي ديجيتال اصوات دريافتي، به يكسري اعداد كدبندي شده، تبديل مي شود؛ كه در هر زمان بلندي و شدت آن متغيير است. در روش ديجيتال صداها با دقت بيشتر و تمركز بر جزئيات پردازش مي شوند. مدارهاي پردازشي مخصوصي در اين سمعك ها وجود دارد؛ همچنين تعداد كانال ها و باندهاي استفاده شده در اين دستگاه ها بيشتر است. و اين خصوصيت به اديولوژيست اين امكان را مي دهد؛ كه تنظيمات بهتري را روي دستگاه اعمال كند.
در مثال دستگاه كپي براي سمعك ديجيتال بايد گفت، كه انگار يك كپي مجدد از روي اسكن فايل اصلي تهيه مي شود. در نتيجه كيفيت صدا بسيار بالاتر بوده و فرد گيرنده صداي مطلوب تري را دريافت مي كند. در اين دستگاه ها مي توان چندين بار بدون اينكه كيفيت پايين بيايد، صداي ديجيتال را تكرار كرد. امكان تشخيص بين صداهاي محيطي و گفتار براي اين نوع سمعك ها وجود دارد؛ بنابراين اين دستگاه ها مي توانند، صداهاي مزاحم را حذف كنند و علاوه بر آن گفتار را تقويت كنند كه درك بهتري از گفتار براي فرد استفاده كننده ايجاد شود.
مزاياي سمعك ديجيتال تبديل اصوات دريافتي به سيگنال هاي الكتريكي قابليت اتصال به كامپيوتر و تنظيم دستگاه امكان برنامه ريزي بر روي سمعك تشخيص صداهاي محيطي و گفتار حذف ديجيتالي فيدبك داشتن حالت هاي مختلف شنيداري در حافظه سمعك براي محيط هاي مختلف امكان تمركز بيشتر بر روي گفتار با استفاده از ميكروفن هاي جهت دار انعطاف پذيري بالا مجهز بودن برخي از سمعك هاي ديجيتال به تكنولوژي بيسيم

منبع:

https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%88%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C-96/3635738-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%A6%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF

۹ بازديد

تكنيك ABR  باند اقتباسي نياز به شرايط شش محرك دارد. اين شرايط در ستون اول در قسمت چپ شكل 1306 نشان داده شده و از بالا به پايين وجود محرك هاي كليك است كه با محرك هاي كليك ديگري با پوشش high-pass  همان طرفي همزمان  كلينيك سمعك تهران صفير نويز صورتي با فركانس هاي قطعkHz8 و 4 و 2 و 1 و 0.5 دنبال مي شود.ستون دوم از چپ شماتيك حلزون با شش ناحيه فركانسي است : (1) بالاتر از kHz8 ، (2) بينkHz  8 و 4 ، (3) بين kHz  4 و 2 ، (4) بين kHz 2 و 1 ، (5) بينkHz1 و 0.5 ، (6) پايين تر ازkHz  0.5 .  منطقه فركانسي كه قسمتي از فعال شدن همزماني حلزون توسط محرك است تيره تر است. در ستون سوم ABR ثبت شده توسط محرك است . ستون چهارم باندهاي اقتباسي ABR را نشان مي ددهد. اين باندها توسط كاستن دو ABRموفق از ستون 3 بدست آمده ( تفريق با پيكان ها و غلامت تفريق هاي موجود بين دو شكل موج نشان داده شده باند اقتباسي ABR اول موجود در ستون 4 از كم كردن نويز پوشش   KHz high-pass8 از ABR با محرك كليك بدست آمد. باند اقتباسي ABR  دوم از كم كردن نويز پوشش KHz high-pass 4 از نويز پوششي KHz high-pass8 بدست آمده. ديگر باند اقتباسي ABR در ستون 4 در روشي مشابه از ABR در ستون 4 بدست آمده است. مناطق تيره تر حلزون در ستون آخر از شكل 13.6 بيانگرچگونگي وجود باندهاي ABR در ستون 4 است. مناطق وسيعي اكتاوي فعاليت همزمان . براي فهم بهتر ، به شكل باند اقتباسي ABR حاصل از تفريق نويز پوششي KHz high-pass8 از محرك كليك ABR است. طبق شماتيك حلزون در ستون 2 ، پاسخ به محرك كليك تجمع فعاليت همزمان در طول كل حلزون راباعث مي شود. در ABR با نويز پوشش high-pass8 ، فعاليت منطقه بالايKH 8 توسط نويز پوشانده مي شود، بنابر اين پاسخ حاصل تجمع فعاليت همزمان مناطق زيرKHz8  است. هنگامي كه ABR با كليك هاي نويز گوششي KHz high-pass8 ، از ABR با با محرك كليك كم مي شود ، فعاليت بخش زير KHz 8  كه در هر دو پاسخ است با تفريق جا به جا مي شود و تنها فعاليت بخش بالاي KHz 8  كه با محرك كليك موجود است ودرپاسخ نويز پوششي  KHz high-pass 8 مستقر مي شود از بين مي رود در نتيجه ، در اين شكل موج تفريقي ، ABR  با باند اقتباسي اول ، فعاليت عصبي همزمان بالاي KHz 8  مجزا شده است. مطابق همين جريان براي باند دوم با كم شدن  ABR نويز پوششي KHz high-pass 4 از ABRبا نويز پوششي KHz high-pass 8 اتفاق مي  افتد.همانطور كه از حلزون شماتيك در در ستون 2 پيداست ، فعاليت بخش بالاي KHz 8 به خاطر فعاليت همزمان بخش پاييني KHz 8 پوشش داده شده .  به طور مشابه فعاليت بخش بالاي KHz 4 به خاطر فعاليت همزمان بخش پاييني KHz 4 پوشش داده شده. زماني كه تفريق براي اين باند اقتباسي ABR انجام مي شود، فعاليت زير  KHz 4 كه در هردو پاسخ موجود است با تفريق جا به جا مي شود و فعاليت بالاي KHz 8 كه در هر دو پاسخ پوشش داده شده نمي تواند تركيب شود ، تنها فعاليت بين KHz 8و4 كه در پاسخ پوششي KHz 8   موجود بود از بين مي رود و پاسخ پوششي KHz 4 مستقر مي شود. بنابراين در اين شكل موج تفريقي دوم ، باند اقتباسي ABR  دوم ، فعاليت همزمان عصبي بين KHz 8و4 جدا شده است .اين جريان با پوشش تدريجي مناطق lower-fre حلزون و كم كردن هركدام از پاسخ ها از پاسخ قبلي تكرار مي شود. براي اين تفريق هاي موفق ، مناطق حلزوني فعال يا تفريق جا به جا مي شوند و مناطق پوششي توانايي تركيب فعاليت ها را با شكل موج تفريقي ندارد. بنابراين ، شكل موج حاصل كه نتيجه باند اقتباسي ABR است تنها تركيب از مناطقي كه در شرايطي پوشش داده نشده اما در شرايط موفق پوشش داده شده را منعكس مي كند. اين فرايند تفريق منجر به 5 باند اقتباسي ABR كه فعاليت خود را از مناطق حلزوني يك اكتاوي آغاز كرده اند مي شود. فركانس هاي مركزي اين باندهاي اقتباسي به عنوان دو فركانس قطع محرك هاي موثر در پديده تفريق هستند. خصوصا ، فركانس هاي مركزي براي هر باند فركانسي به عنوان امتيازي از توليد دو فيلتر high-pass استفاده شده براي هر باند محاسبه مي شود . براي مثال ، باند اقتباسي ABR حاصل از تفريق پاسخ كليك نويز پوششي KHz high-pass 4 از كليك نويز پوششي KHz high-pass 8 فركانس مركزي نزديك به KHz 5.7  خواهد داشت. براي محرك كليك تنها ، KHz 16 براي محاسبه استفاده مي شود. پس باند اقتباسي فركانس ها ي مركزي براي 5 باند اقتباسي ABR  ، 2،8،5،2،11،3،1.4 و 7/. كيلوهرتز است.   ABR كليك استاندارد و باند اقتباسي ABR در  طرح شده.

۱۲ بازديد

 پاسخ هاي متناوب عملا بايد برنده باشند.وقت را تلف نكنيد. قيمت سمعك روي يك پاسخي كه قويا انتظار داريد از پاسخ پايه اي بدتر خواهد شد.

پاسخ هاي متناوب به وسيله تغيير پارامتر كه شما در باره درستي تجويز، كمترين اطمينان را داريد مشكل مي گيرند.

ارزش هاي پارامتري را انتخاب كنيد كه با محرك انتخابي شما به اندازه كافي در داشتن اثرات واضح شنيداري متفاوت هستند اما نبايد زياد باشند كه يكي يا ديگري نامناسب شود.

پاسخ هاي متناوب مي توانند تنها به وسيله يك متغير، تغير يابند يا مي توانند اساسا به وسيله داشتن ارزش هاي متفاوت براي خيلي از متغيرهاي تقويت كننده، متفاوت باشند.

پاسخ هاي متناوب بايد، همه ويژگي هاي واقعي تقويت كننده باشند. اگر تغيير يك متغير باعث پذيرش بهره براس سطوح شدت ورودي تغيير يابد، تغيير بعضي ديگر از متغيرها ضروري خواهد بود. اگر بيمار نخواهد تحت شرايط خاص از برنامه استفاده كند، نكته اي در پيدا كردن برنده تحت شرايط مورد استفاده براي مقايسه جفت ها نباشد، وجود ندارد.(اگر تلاش كنيد براي انتخاب يك برنامه براي حافظه دومف براي استفاده در شرايط خاص، مثل محيط خيلي ساكت يا خيلي نويزدار، يك استثنا خواهد بود)

يك مشكل عملي با مقايسه جفت ها در استفاده از پاسخ هاي متعدد وجود دارد. بيمار نمي تواند

مقايسه انجام دهد، تا زماني كه كلينيسين اختصاصا همه كنترلها را براي دو برنامه اي كه بيمار در شرف مقايسه است.تغيير تنظيمات اوليه كنترلهاي متعدد خيلي وقت گير است. براي هريك از جفت هايي كه مقايسه مي شوند. اگر تغيير دادن بيش از يك كنترل براي تغيير از يك پاسخ به پاسخ ديگر ضروري است. همه پاسخ ها مجبور به مرتب شدن در اول كار خواهند بود و در جايي ذخيره خواهند شد.

اين مي تواند در داخل يك سمعك اتفاق بيفتد(اگر به اندازه كافي حافظه داشته باشد) يا در داخل نرم افزار فيتينگ، اگر پيكربندي شود براي اينكه قادر به انجام مقايسه باشد. هيچ دليلي وجود ندارد كه تعداد حافظه ها در نرم افزار فيتينگ، به اندازه حافظه هاي داخل سمعك محدود شود. كلينيسين ها نبايد به مقايسه پاسخ هاي بيش از تعداد حافظه ها تلاش كنند، به استثنا موارد خاصي كه در بخش زير بررسي مي شوند.

پارامترهاي قابل تطبيق به وسيله مقايسه جفت ها تنظيم مي شود:

يكي از كاربردهاي خاص مقايسه جفت ها اين است كه تعداد پارامترهاي تقويت كننده كه بايد تغيير يابد را تعيين كند.شايد خيلي شك كنيم، براي مثال، بايد ميزان فشردگي را افزايش دهيم اما با چه تعداد افزايش؟ شايد سمعك قادر به انتخاب خيلي از ارزش هاي بالا در شرايط نامناسب باشد. كدام را بايد انتخاب كنيم؟ با اين چنين مشكلاتي، با يك خودبيني كه بعضي از تنظيمات ندانسته كنترل بهتر است، شروع مي كنيم و بعضي از جنبه هاي كيفيت صدا با افزايش يا كاهش اين ارزش خراب تر مي شود.

روش مقايسه جفت ها به صورت توافقي براي بدست آوردن تنظيمات كنترل مورد استفاده قرار مي گيرد. با مقايسه دو تنظيم كنترل شروع مي كنيم. بعد از هر امتحاني، تنظيمات كنترل كه ترجيح داده نشده اند با ارزش هاي ديگر جايگزين مي شوند. كنترل در جهتي كه به وسيله برنده هاي امتحانات اخير نشان داده مي شوند، حركت داده مي شود. فرض كنيد مشكل بيمار در فهم گفتار نرم ما را به سمت اين عقيده سوق مي دهد كه آستانه فشردگي پايين در سمعك هاي تك

كاناله، مي تواند بهتر باشد.و فرض كنيد كه سمعك قادر به تنظيم آستانه هاي فشردگي در هر جايي بين محدوده 30dbSPL تا 70dbSPL باشد.فقط وقتي كه مي خواهيم يك آستانه شنوايي پيدا كنيم بايد تصميم بگيريم كه اندازه گام ها چقدر بايد باشد. برعكس تعيين آستانه، نيازي به تغيير اندازه گام ها براي مسير صعودي در برابر نزولي نيست. در مثال، فرض خواهيم كرد كه اندازه 10 دسي بلي گام استفاده مي كنيم.

۱۳ بازديد

 

چگونه درگوش بالغ سلولهاي مويي جديد پس از آسيب توليد مي شود؟  بيشتر مطالعات بر نقش سلولهاي نگهدارنده در فرايند ترميم تمركز كرده اند تهران صفير . در گوش مرغان مرگ سلولهاي مويي باعث مي شود سلولهاي نگهدارنده دستخوش تغييرات شوند كه كمكي براي توليد سلولهاي جديد است  بعضي از سلولهاي جديد به عنوان جايگريني سلول مويي متفاوت اند . در حاليكه بعضي ديگر به سلولهاي نگهدارنده تبديل مي شوند

اين مكانيزم ترميم از طريق توليد سلولهاي مويي جديد شبيه بهبود زخم در پوست است . ترميم در گوش سريعا بعد از آسيب است . سلولهاي نگهدارنده در گوش مرغان 16-12 ساعت بعد از دست دادن سلولهاي مويي تقسيم مي شوند . اين تقسيم سلولها براي چندين روز ادامه دارد و تعداد زيادي سلولهاي مويي جايگزين مي شود و تكثير سلولهاي نگهدارنده متوقف مي شود و گوش به حالت نرمال بر مي گردد.

جايگزيني سلولهاي مويي بوسيله تجديد كردن قسمتهاي از سلول ها پديدار مي شود تا ترميم اكثريت سلولهاي مويي در اندام هاي حلزون و وستيبولار اتفاق بيفتد و اثبات شده است كه اين امكان در گوش ماهي و دوزيستان وجود دارد و اشاره مي كند كه سلولهاي نگهدارنده ممكن است بتواند جهت در سلولهاي مويي را بدون شناخت اوليه تقسيم سلول تغيير دهند به عبارت ديگر آسيب اتوتاكسيك نشان مي دهد كه بيشتر سلولهاي مويي ممكن نسبت بعد از معالجه با آمينو گليكوز از بين بروند.  در عوض شكاف هاي بزرگ سلولهاي مويي به نظر مي رسد در اثر اتوتاكسيك زنده بمانند گر چه در حالت آسيب سلولهاي مويي دسته هاي استريوسيليا از بين مي روند . همانطور ساختارهاي سلول براي عملكرد حسي ضروري اند اما مدارك اخير دلات مي كند كه سلولهاي مويي مي توانند  ترميم شوند

بررسي سلولهاي مويي مرحله اوليه است و شناخته شده نيست كه سلولهاي مويي حلزون مي توانند از بين بروندو دسته هاي استريوسيليا دوباره رشد كنند .

دانسته هايي در مورد ترميم ميكانيزم بيولوژيكي ممكن است در توسعه متدها براي تحريك رشد استريوسيليا در گوش انسان كمك كند .

 

۱۴ بازديد

بعد از اينكه ارزيابي ها،آموزش و اثبات وسيله كامل شد،بايد ليستي از توصيه ها قاعده سازي شود، نوشته شود و براي بيمار بيان شود.توصيه ها  سمعك ميتواند شامل صوت درماني مناسب، استفاده از محافظ شنوايي( تمام بيماران وقتي در معرض صداهاي بيش از حد بلند هستند بايد از earplugها ياearmuffها استفاده كنند) و استراتژي هاي مديريت بي خوابي،اضطراب يا افسردگي باشد.

هنگامي كه مناسب است، بيماران را ارجاع دهيد و اطلاعاتي درمورد ارزيابي هاي رواني و فيزيكي، مشاوره فيزيولوژيكال و ساير محصولات يا سرويس هاي توصيه شده  فراهم كنيد.

پيگيري

در روش ما،بيماران تشويق ميشوند تا اگر سؤال يا نگراني دارند در طول ساعات كاري با ما تماس بگيرند. بيماراني كه وسايل سطح-گوش را سفارش داده اند به جلسات ملاقات پيگيري براي فيتينگ و تنظيم نياز دارند. اگر ما تماسي از جانب بيمار نداشته باشيم، يك ماه بعد از قرار ملاقات اوليه در كلينيك با بيمار تماس ميگيريم. پرسشنامه هاي پيگيري 6 ماه و 1ماه بعد از قرار ملاقات اوليه براي بيماران mail ميشود.پرسشنامه هاي اضافي بعضي وقت ها در سالهاي بعد براي بيماران فرستاده ميشود.

ارتباطي كه از طرف كلينيسين در فواصل منظم بعد از قرار ملاقات اوليه آغاز ميشود، به چند دليل مهم است:

به بيماران اجازه ميدهد كه بدانند ما براي كمك به آنها متعهد هستيم.

براي اينكه سؤالات يا نگراني هاي بيمار حل شود.

براي چك كردن قبول توصيه هاي ما توسط بيمار

براي اصلاح سفارشات يا پيشنهاد استراتژي هاي متفاوت هنگامي كه نياز باشد.

براي ارزيابي اثربخشي برنامه مديريت وزوز

ما به بيماران يادٱوري ميكنيم كه توصيه هايي كه در پايان جلسه اول ملاقات در كلينيك به آنها ميشود نقاط آغاز هستند.اگر بيماري تمام توصيه هاي اصلي را هم رعايت كند، باز هم شدت وزوزش در سرتاسر دوره 6 ماهه بهتر نميشود ما حتي استراتژي هاي متفاوتي را به بيماران پيشنهاد ميكنيم تا آن را امتحان كنند يا از بيماران ميخواهيم براي مشاوره هاي اضافي و ارزيابي مجدد به كلينيك مراجه كنند. در طي جلسات ملاقات پيگيري ممكن است وسايل و استراتژي هاي مديريتي متفاوتي تجويز شوند يا شرح داده شوند. بعد از آن سفارشات مخصوص تقويت شده يا اصلاح ميشوند.

 

۱۸ بازديد

اناتومي و فيزيولوژي

شنوايي محيطي سالم براي مانيتورينگ مسير شنوايي اساسي است.ما ميتوانيم گوش را مانند يك پنجره به مغز در نظر بگيريم . اگر پنجره كثيف باشد، ما در بدست اوردن تصويري واضح از مغز مشكل زيادي داريم.بنابراين اين مشكل با يك كم شنوايي اتفاق مي افتد. اگر كم شنوايي پيش از عمل باشد ، صرفنظر از اتيولوژي، توانايي ثبت يك ABR  معتبر كم مي شود سپس مانيتورينگ در طول جراحي غير ممكن مي شود.رسيدگي به اينكه يك ABR  مي تواند قبل از عمل ثبت شود و استانه هاي پيورتون پيش از عمل بيمار و توانايي هاي بازشناسي گفتار را تعيين كند،مهم است.

افزايش سطح محرك ميتواند يك كم شنوايي انتقالي را جبران كند . يك كم شنوايي كوكلئا يا رترو ممكن است مشكل سخت تري را ايجاد كند.فهميدن اينكه ابتدايي ترين امواج ABR  به طورغالب توسط تخليه ي همزمان فيبرها از پايه –انتهاي فركانس بالاي حلزون- ايجاد مي شوند، مهم است .يك كم شنوايي حسي عصبي فركانس بالا ممكن است دامنه ي امواج ABR را كاهش دهد،كه آن را براي مانيتور كردن سخت يا غير ممكن مي سازد.بايد توجه داشت كه نقشه ي تونوتوپيك فركانسي  در طول غشاي پايه (پايه به راس،فركانس بالا به پايين) در امتداد مسير شنوايي حفظ شده است.آكسون هاي ناشي از راس فركانس پايين حلزون در مركز عصب شنوايي هستند . آكسون هايي كه به طور فزاينده اطلاعات فركانس بالاتر را حمل مي كنند اطراف و روي هسته ي فركانس پايين چرخيده اند.فيبرهاي فركانس بالاتر در سطح خارجي دسته ي عصب شنوايي هستند و بنابراين براي اسيب ناشي از تومورها ، دستكاري جراحي ، و برداشت تومور آسيب پذير تر هستند.

ژنراتورهاي پتانسيل هاي برانگيخته ي شنوايي

مسير شنوايي از مديولوس حلزون سمعك  شروع مي شود ،جايي كه دندريت هاي ميلينه شده ي عصب شنوايي عبور مي كنند و از طريق گانگليون مارپيچي مسيرش تعيين مي شود تا جايي كه يك دسته ي عصبي در كانال شنوايي داخلي تشكيل مي دهد.بخش هاي وستيبولار و اكوستيكي عصب شنوايي داخل تمپورال به هم مي پيوندند و با بخش داخل جمجمه اي عصب فاشيال هم تراز مي شوند .آنها با هم از كانال شنوايي داخلي خارج مي شوند و با ساقه ي مغز مرتبط مي شوند.(شكل 5-16و 4-16).همه ي فيبرهاي عصب شنوايي در هسته ي حلزوني شكمي خلفي(PVCN) يا در هسته ي حلزوني شكمي قدامي (AVCN) سيناپس مي دهند.

فيبرهايي كه در PVCN سيناپس مي دهند ، هم چنين ارتباطاتي با هسته ي حلزوني پشتي دارند.از هسته ي حلزوني به سمت جلو چندين مسير  و تركيبي از مسيرها وجود دارد.اكثريت وسيع فيبرها در ساقه ي مغز از طريق TB به طرف مقابل تقاطع مي كنند.برخي در هسته ي زيتوني فوقاني مياني يا خارجي سيناپس مي دهند(LSO,MSO) . ديگران از طريق لمنيسكوس خارجي در مسيرشان به سمت كاليكولوس تحتاني عبور مي كنند.همه ي فيبرهاي صعودي در كاليكولوس تحتاني قبل از صعود به جسم زانويي داخلي در سطح تالاموس و سپس به قشر شنوايي اوليه ،سيناپس مي دهند.

۷ بازديد

سمعكي كه به طور كامل داخل كانال نصب شده به عنوان سمعك كاملا داخل كانال (CIC) شناخته مي شود. در اين سمعك ها از اجزاي به قدري كوچك استفاده مي شود كه سمعك به سمت concha برآمده نمي شود. برداشتن اين سمعك ها از گوش مشكل است به همين دليل اغلب يك دسته ي كوچك شبيه نخ ماهي گيري با يك دستگيره ي كوچك در انتهاي آن، به سمعك متصل شده و به داخل concha ادامه مي يابد. هنگامي كه انتهاي سمعك CIC در محدوده ي 5mm پرده ي گوش است، CIC، به عنوان CIC پيش صماخي شناخته مي شود.

آخرين نوع سمعك ها سمعك سايت دكتر ولدبيگي عينكي است. همان طور كه از نام آن بر مي آيد تركيبي از عينك و يك يا دو سمعك است. عملا دو نوع سمعك عينكي وجود دارد، در نوع اول فريم كناري عينك (قوس ) شامل همه ي اجزاي سمعك است. اين سمعك ها اولين نوع توليد شده اند و ظاهر بزرگي دارند. در مدل هاي فعلي قسمت قوسي كه پشت گوش قرار مي گيرد از ديد پوشيده است و يك آدابتور در اين محل به آن چسبيده كه در نشان داده شده است. سمعك عينكي (ضرورتاَ BTE ) به اين آدابتور متصل مي شود و يك لوله از آدابتور به گوش مي رود. اين قسمت ها كمتر در معرض ديد هستند و از نماي روبه رو تفاوت كمي با ظاهر عينك به تنهايي دارد. البته اين مسئله زماني صحيح است كه سمعك بدون قالب و فقط با استفاده از لوله به گوش متصل مي شود.

۵ بازديد

با توجه به ماهيت كارايي RECD شنوايي شناس ممكن است از RECD براي تغيير آستانه هاي dBHL به آستانه هاي dB SPL گوش واقعي سمعك  همانند استفاده RECD براي تبديل داده هاي dB SPL پرده گوش به داده هاي كوپلر استفاده كند. اطلاعات آستانه dB HL در ابتدا با افرودن سطح فشار صوتي آستانه معادل مرجع و سپس RECD تغيير مي كند. RETSPL  اندازه گيري فردي نيست و ترجيحا كاليبراسيون مقادير مربوط به تجهيزات آزمايشي كاليبره شده ايي است كه به صورت باليني استفاده مي شود.

مثال باليني از كاربرد تفاوت هاي كوپلر – گوش واقعي

با كاربرد نرم افزار DSL ، بدست آوردن مقادير RECD ويژه هر فرد نسبتا آسان است. DSL گزينه هايي از كاربرد پيش بيني يا بدست آوردن از مقادير RECD را در اختيار شنوايي شناس قرار مي دهد. جدول 5-6 براي بيماري با سمعك WDRC توصيه هايي گزارش مي كند زمانيكه RECD پيش بيني شده و RECD بر اساس هر فرد ثبت شده است. همانطور كه ديده شد ، بهره تجويزي بيشتر است و در 500 ، 3000 و 4000 هرتز قابل توجه تر است. زمانيكه RECD اندازه گيري شده ي بيمار ثبت شده است.

بهره الحاقي گوش واقعي

زمانيكه مقادير بهره الحاقي گوش واقعي استفاده شد ، RECD مي تواند در ارتباط با REUG اندازه گيري ميكروفن پروب است كه مشخصه رزونانسي گوش خارجي بدون قرارگيري سمعك را نشان مي دهد. اين رزونانس طبيعي زمانيكه سمعك داخل گوش قرار مي گيرد ، حذف مي شود و مجبوريم براي زمانيكه اهداف بهره مناسب بدست مي آيد ، محاسبه كنيم. مثلا اگر NAL-R مقادير 20dB بهره REIG تجويز كند و REUG فرد در فركانس 3000Hz به ميزان 10dB باشد ، سمعك بايد 30dB بهره در فركانس 3000Hz ايجاد كند.

اهميت اندازه گيري هاي REUG ويژه هر فرد در پروسه تنظيم در جدول 7-5 نشان داده شده است. در اينجا ، REUG بدست آمده از گوش چپ بيمار همراه با ميانگين REUG بدست آمده با استفاده از آدمك كمار نشان داده شده است. براي اين بيمار ، اگر اطلاعات ميانگين گيري ( آدمك كمار ) استفاده شده باشد ، بهره تجويزي كوپلر 10dB كمتر از مقدار مورد نياز توسط بيمار براي هدف REIG است. زمانيكه پاسخ مناسب كوپلر 2cc بدست مي آيد كه اجازه مي دهد اديولوژيست به هدف REIG نزديك شود، در اينجا مجبور است مقادير REUG و RECD را محاسبه كند.

۹ بازديد

همانطور كه از نام اين فصل پيداست اين فصل برروي انتخاب و تنظيم وسايل تقويت كننده شنوايي در كودكان تمركزخواهد كرد.ممكن است تعجب كنيد كه چرا اين موضوع در قالب فصلي جداگانه ارائه شده است درحاليكه اين موضوع  هم مورد بحث قرار گرفته است.اگرچه اين نكته قبلا گفته شده اما تكرار آن به اين خاطر است كه به ياد داشته باشيم كودكان بزرگسال كوچك شده نيستند وفاكتورهايي متعددي مثل سايز بدن،سطوح گفتاروزبان، اين لينك شناخت محيط هاي شنوايي انها رااز بزرگسالان تميز مي دهد.

اين فاكتورها حتما بايد در پروسه ي انتخاب وتنظيم وسايل كمك شنوايي در نظر گرفته ورعايت شود.اين پروسه با انتخاب وسيله مناسب وOptionهاي پردازشگر سيگنال شروع مي شود،پس از اينكه اين optionها تعين شد قدم بعدي انتخاب كردن بهره وخروجي مناسب براي سمعك است.

براي توسعه وپيشرفت اين اهداف متدهاي تجويزي كه براي كودكان وبزرگسالان در نظر گرفته شده ضروري است وهنگامي كه وسيله كمك شنوايي به سطح تعيين شده(تجويز شده)رسيد عملكرد ان تائيد مي شود.

گام بعدي در اين پروسه تائيد سلامت سيستم شنوايي است.

هربخشي كه در مورد تجهيزات شنوايي در جمعيت كودكان باشد بدون در نظر گرفتن پبامدهاي ناشي از تقويت كردن ناتمام خواهند ماند به اين دليل كه تجهيزات شنوايي به تنهايي نمي توانند در تمام محيط ها اطللاعات آكوستيكي رافراهم كنند تكنولوژي تجهيزات كمكي هم بايد در نظر گرفته شود.

وقتي در مورد انتخاب و تنظيم وسايل كمك شنوايي در بچه ها بحث مي كنيم خيلي مهم است كه به خاطر داشته باشيم amplification  (تقويت)فقط يكي از جنبه هاي برنامه ي توانبخشي است،مروري بر تشخيص كم شنوايي و چگونگي ارتباط آن با پروسه ي amplification به انجام اين مرحله كمك خواهد كرد.

تشخيص كم شنوايي

شواهد نشان داده است كودكاني كه تا قبل از سن 6 ماهگي كم شنوايي شان تشخيص داده شده است نسبت به كودكاني كه بعد از 6 ماهگي شناسايي شده اند از نظر تكامل زبان رشد قابل توجه و بهتري داشته اند .

به علاوه moeller در سال 2000 نشان داد كودكاني كه تا قبل از سن 11 ماهگي كم شنوايي شان  تشخيص داده شده در سن 5 سالگي از نظر دامنه لغات و مهارتهاي پاسخ هاي شفاهي نسبت به ديگران نتايج بهتري داشتند .

Rabuu در سال 1997 طي مقاله اي گزارش كرد مطالعات متعددي نشان مي دهد كه دوره ي بحراني براي تكامل phonology (آواشناسي) بالاي سن 12 ماهگي است .

اين مطالعات اهميت تشخيص و درمان زود هنگام كم شنوايي را تاييد مي كند.

منبع: 

www.tehransafir.com

 

www.tehransafir.com

www.tehransafir.com

۱۱ بازديد

. در اين ميان ، CGRP با استيل كولين در بيشتر نورون هاي حركتي colocalized شده و سنتز گيرنده ي استيل كولين را تنظيم مي كنند . به نظر مي رسد CGRP ، در گونه هاي مختلف پستانداران با آنزيم كولينرژيك موجود در هسته هاي زيتوني خارجي، اما نه با نورون هاي داخلي colocalize شده اند . اين مطالعات به نظر مي رسد در تناقض با نتايج سمعك به عمل آمده از تحقيقات صورت گرفته بر روي (در داخل) گوش داخلي باشد . در حلزون ، انتقال سيناپسي وابران خارجي توسط گيرنده هاي استيل كولين و گابا در ميان واقع شده اند ، در حاليكه انتقال سيناپسي وابران داخلي توسط گيرنده هاي استيل كولين در ميان واقع شده اند . شكل 3 – 12 خلاصه داده هاي ايمنوسيتوشيمي فعلي را براي استيل كولين ، گابا و CGRP در سيستم OC جوندگان (مثل موش) نشان مي دهد . بررسي هاي گسترده اي از انتقال دهنده هاي عصبي وابران مهم (مشهور) و نوروپپتيدهاي موجود در گوش داخلي قبلا منشر شده اند .

فيزيولوژي مسير وابران داخلي

از دهه ي 1950 كه تحريك الكتريكي دسته ي زيتوني حلزوني ، آستانه هاي حلزون را افزايش داد ، باعث شده كه گوش حساسيت كمتري نسبت به صداها پيدا كند . از آن زمان به بعد ، نشان داده شده كه پاسخ الياف وابران به صدا و بدين گونه از قسمت محرك ، رفلكس برانگيخته صدا به گوش ئاخلي به عنوان رفلكس وابران شناخته شده است (شكل 4 – 12 ) . اين احتمال وجود دارد كه همه ي اثرات شناخته شده تحريك دسته ي زيتوني حلزوني به اجزاي حلزون زيتوني داخلي ميلين دار نسبت داده شوند و تمامي يافته هاي فيزيولوژيك مربوط به وابران هاي زيتوني حلزوني از الياف زيتون حلزوني داخلي بوده است . در مورد فيزيولوژي و عملكرد انشعابات زيتوني حلزوني خارجي اطلاعات كمي وجود دارد . فعاليت سيستم زيتوني حلزوني داخلي آستانه ها را در محدوده ي شنوايي افزايش مي دهد . نورون هاي زيتوني حلزوني داخلي ، توسط دسته هاي زيتوني حلزوني متقاطع از دو طرف ساقه ي مغز به هر دو گوش منشعب مي شوند . در ابتدا مطالعات صورت گرفته بر حيوانات ، مزاياي اين مسير آناتوميكي را مشخص نمود ، به خصوص كه مي توان را در كف بطن چهارم به صورت الكتريكي تحريك نمود . Galambos (1956) براي اولين بار در گربه ها نشان داد كه تحريك الكتريكي دسته ي زيتوني حلزوني متقاطع ، پتانسيل عمل تركيبي عصب شنوايي را تغيير مي دهد . Galambos كاهش ر را در دامنه ي CAP در پاسخ به كليك در يك زمينه سكوت مشاهده نمود . اين پاسخ عصبي بزرگ به يك نقش بازدارنده براي تحريك دسته ي زيتوني حلزوني متقاطع اشاره مي كند . تحريك الكتريكي دسته ي زيتوني حلزوني متقاطع ميزان تخليه از تك الياف آوران را در پاسخ به محرك صوتي شدت پايين يا متوسط كاهش مي دهد . حداكثر مهار در ميزان تخليه فيبر آوران از تحريك الكتريكي دسته ي زيتوني حلزوني مي تواند محدوده ي بين 1 تا 25 db spl مربوط به كاهش در فعاليت تكانه (پتانسيل عمل) بين 10% و 95% و يك تغيير در آستانه ي 12 – 14 db باشد. رفلكس زيتوني حلزوني داخلي همانند رفلكس شنوايي(آكوستيك) عضله ي گوش مياني توسط صداهاي موجود در گوش همان سمت و يا سمت مقابل به سمت عقب كشيده مي شود . رفلكس در واقع حداكثر تحريكي است كه از سر و صداي دو گوش مي رسد . در اين رفلكس حلقه ي پاسخ همان طرف قوي تر از حلقه ي پاسخ طرف مقابل است . آستانه ها براي فعاليت رفلكس زيتوني حلزوني داخلي پايين هستند ، تقريبا 10 تا 20 db spl بالاتر از آستانه ي شنوايي . فركانس هاي صدا اكثرا متاثر از مسير زيتوني حلزوني داخلي در مناطق فركانس متوسط به بالا هستند. اين ويژگي فركانس كه تراكم پايانه هاي زيتوني حلزوني را در امتداد مارپيچ حلزوني تقليد مي كند عبارتند از : پايانه هاي وابراني كه در مناطق راسي كم هستند . از آن جايي كه همه ي داده ها به روز جمع آوري شده اند ، ما معمولا انتظار داريم منطقه ي اثر اوج به مقدار نامشخصي در انسان ها نسبت به حيوانات پايين تر باشد . مكانيسم رفلكس شامل مدولاسيون (نوسان) عملكرد سلول مويي خارجي است . افزايش آستانه ي تحريك دسته ي زيتوني حلزوني موجب زياد شدن (افزايش) استيل كولين از پايانه هاي زيتوني حلزوني داخلي در سلول هاي مويي خارجي مي شود . در غياب تحريك زيتوني حلزوني داخلي ، سلول هاي مويي خارجي مانند (محرك هاي) كوچك عمل مي كنند و در پاسخ به صدا باعث تقويت ارتعاشي در طول اندام كورتي مي شوند