آنسفاليت يا التهاب مغز:
Majnemer در سال 1984 آثر آنسفاليت ساقه مغز را بر روي ABR با دو مورد گزارش (يك پسر 10 ماهه و دختر 5/11 ماهه) شرح داد. نشانههاي باليني معمول در بيماري شامل سطح هوشياري كاهش يافته (Lethargy)، تلفظ نادرست كلمات (dysarthria) و اختلال در بلع dysphagia، نقايص عصب مغزي و آتاكسي هستند. در بين علتهاي نمايندگي سمعك اينترتون پيشنهاد شده براي موارد انتخاب شده ميتوان به عفونت هرپس سيمپلكس و تلقيح يا تزريق آنفولانزا اشاره كرد. ABR هاي متوالي براي هر بيمار در ابتدا تاخير غيرطبيعي را براي زمانهاي نهفتگي بين موجي نشان دادند. در طي زمان (8 ماه براي مورد يك و سه ماه براي مورد 2) ABR به طور اساسي بهبود يافت. آبنورماليهاي ديگر گزارش شده شامل مورفولوژي ضعيف، كاهش نسبت دامنه موج V/I و فقدان اجزاي موجي بودند. شواهدي از نقص شنيداري محيطي براي هر بيمار وجود داشتند. نويسندهها ذكر كردند كه يافتهاي اوليه ABR در اين دو بيمار با آنسفاليت ساقه مغز از ABR حاصل از بچههايي با گليوماي ساقه مغز غير قابل تميز است. اما در طي ABR در آنسفاليت ساقه مغز بهبود مييابد، اما براي موارد نئوپلاسم بهبود نمييابد و يا حتي بدتر ميشود.
Jain و همكارانش در سال 1984، ABR را در 15 بيمار دچار كما ( بين سن 13 تا 51 سال) (متوسط امتياز Glasgow coma scale=8/2) ثانويه به التهاب مغز و مننژ (meningoencephalitis) ثبت كردند. علت براي چهار بيمار ناشناخته بود و شامل مننژيت چركي، مننژيت سلي، آنسفالوپاتي رودهاي (آنسفالوپاتي = هر يك از بيماريهاي دژنراتيو مغز) و التهاب مغز و مننژ قارچي براي بقيه موارد بود. در اين گروه 5 بيمار در مقايسه با اطلاعات حاصل از گروه كنترل ABR طبيعي به صورت دو طرفه داشتند. ده نفر ديگر آبنورماليهايي را نشان دادند كه از زمان نهفتگي بين موجي تاخير يافته (هشت بيمار)، يا فقدان امواج موجي (دو بيمار)، تشكيل شده بود. (گزارش شده براي گوشي كه بيشتر درگير بوده است) تعداد بيماران دچار كماي داراي ABR غير طبيعي بيشتر از ميزان مورد انتظار براي كما به علت آسيب سر بود.