الگوهاي ABR چند الكترودي در نوزادان:
الگوهاي امواج ABR كه با الكترودهاي متعدد در بزرگسالان ثبت مي شوند، لزوماً مطابق با يافته هاي نوزادان نيستند. (1982) Burkard , Hecox تداخل معنادار آماري بين آرايش الكترودي، امواج ABR، سن در يك نوزاد در حال نمو، گزارش كردند. امواج ثبت شده با آرايش هاي افقي و مرسوم (كه نويسندگان به آن Vertical مي گفتند) در نوزادان كمتر از 8 ماه و بزرگسالان مقايسه گرديد. موج I در هر آرايش و در هر گروه سني، معادل بود. مطابق انتظار، بزرگسالان موج V آشكار، در آرايش مرسوم نشان دادند، اما در آرايش افقي، فقدان موج V يا موج V اندك گزارش گرديد. در مقابل، نوزادان يك موج V بارز در آرايش افقي نشان دادند، كه بواقع دامنۀ آن از موج V ثبت شده با آرايش مرسوم، بيشتر بود. Mc Pherson و همكاران، اين مشاهده را تاييد كردند و ذكر كردند كه موج V در ثبت افقي ABR از نوزادان، زمان نهفتگي به مقدار قابل توجه كمتري را نشان داد.
شواهدي وجود دارند كه نشان مي دهند، نوزاداني كه با آرايش مرسوم (همان سويي) ABR خوبي را نشان مي دهند، معمولاً امواج ABR قابل شناسايي قيمت سمعك در آرايش الكترودي دگرسويي حداقل در موج V ندارند. اگرچه McPherson (1985) موج V واضحي را در نوزادان با آرايش دگرسويي ثبت كردند، اما زمان نهفتگي آن، به نسبت امواج به دست آمده از آرايش مرسوم به مقدار قابل توجهي، طولانيتر بود.
ديگر محققين تاييد مي كنند كه امواج ABR دگرسويي بدست آمده از نوزادان تازه متولد شده از نظر زمان نهفتگي و دامنه تفاوت قابل توجهي با بزرگسالان دارند.
McPherson و همكاران، يكي از كاملترين مطالعات را در مورد ثبت چندين الكترودي ABR در بزرگسالان در مقابل نوزادان انجام دادند. مطابق انتظار، زمان نهفتگي امواج در همۀ آرايشها، در نوزادان بيش از بزرگسالان بود. علاوه بر اين تفاوتهاي زمان نهفتگي در امواج بين آرايش هاي الكترودي، (يعني مرسوم، دگرسويي، غيرجمجمه اي، افقي) در نوزادان بيشتر از بزرگسالان بود. يك يافته كه كاربرد مشخص كلينيكي داشت اين بود كه مرفولوژي امواج و مقادير زمان نهفتگي اجزاء براي وضعيت «بيني» به «غير جمجمه اي» در مقابل «ورتكس CZ» به «غير جمجمه اي» برابر بود. با جايگاه الكترود بيني Nasion، مرفولوژي مقداري متغير بود و جزء IV و درۀ منفي متعاقب آن به صورت ثابت، تعيين نمي گرديد.
كاربرد عملي استفاده از پيشاني (بجاي ورتكس) به عنوان جايگاه الكترود nonin براي ارزيابي ABR در نوزادان با اين يافته ها، بخوبي توجيه مي شود.
يافتۀ كلينيكي ديگري كه از مشاهدات Mc Pherson و همكاران 1985 به دست آمد. مربوط به مشاهدۀ اجزاء اضافي يا غير معمولي در امواج است كه روش مرسوم نامگذاري امواج را در شكل موج هاي چند الكترودي بزرگسالان و نوزادان، به چالش مي كشد.