اديومتري تن خالص:
ويژگيهاي اديولوژيك نروپاتي شنوايي، علاوه بر يافته هاي الكتروكاكلئوگرافي در جدول 3/5 خلاصه شده اند. آستانه ها در نروپاتي شنوايي، تفاوتهاي قابل توجهي دارند. بعضي افراد داراي شنوايي در محدوده طبيعي هستند، مثلا 8 تا از 20 بيمار مطالعه Rane و همكاران طبيعي بودند. در هر صورت اغلب كودكان مبتلا به نروپاتي شنوايي، كاهش شنوايي از حد خفيف تا عميق دارند. (عدم پاسخ در ماكزيمم خروجي دستگاه) برخي كودكان مبتلا به اين بيماري، كاهش شنوايي مواج دارند. پنج كودك از 20 كودك تحقيق Rance و همكاران اين نوع كاهش قيمت سمعك ويدكس شنوايي را داشتند.
به طور كلي كاهش شنوايي در نروپاتي شنوايي با شكل صاف flat و يا بالارونده (Rising) مشخص مي شود. (كاهش شنوايي يكسان در همه فركانسها)
جالب است كه بين درجه كاهش شنوايي در «نروپاتي شنوايي» و درك گفتار ارتباط اندكي هست.
توان تمايز گفتار كه به صورت استثنايي ضعيف است، اغلب دركودكاني كه حساسيت شنوايي آنها براي محرك تن خالص نرمال است، ديده مي شود. برعكس در موقعيت هاي نادري، كودك مبتلا به نروپاتي شنوايي توان تشخيص گفتار نسبتا خوب نشان خواهد داد. اين يافته اخير، كاربردهاي مهمي در نقش احتمالي تقويت در اداره كودكان مبتلا به نروپاتي دارد (Rance etal 1999) بعدها به اين مطلب بيشتر خواهيم پرداخت.
در تدوين يك برنامه درماني براي بيماران «نروپاتي شنوايي» بايد به احتمال بهبود خود بخودي وضعيت شنوايي در طول زمان توجه نمود.
مثلا Madden و همكارانش (2002) بهبود اديولوژيك قابل توجهي را در 50 درصد از بيماران نوزاد و كودك خود (N=22) بخصوص آنهايي كه تشخيص هيپربيليروبينميا به آنها اطلاق شده بود گزارش نمودند.
در بيماراني با اتيولوژي توام با بهبود احتمالي خودبخودي در حساسيت شنوايي به تفريق انداختن بعضي انتخاب هاي درماني نظير كاشت حلزون تا موقعي كه وضعيت شنوايي تثبيت شود، عاقلانه به نظر مي رسد.
Madden و همكاران گفته اند: «كودكان اديوگرام ثابتي در سن 18ماهگي پيدا مي كنند... با بهبود معنادار كلينيكي (تصميم در مورد كاشت حلزون در سن 12 ماهگي رخ مي دهد).